مقایسه واکنش ایران و کشورهای دیگر در برابر تبلیغات مصرفگرایی/ چرا رهبر انقلاب مصرفگرایی و اسراف را در یک مسیر میدانند؟
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، اخیراً دولت فرانسه قانونی به تصویب رساند که جمعه سیاه به دلیل ترویج مصرف گرایی ممنوع شد؛ دولت چین نیز تبلیغات اجناس لوکس و گران قیمت را در شبکههای رادیویی و تلویزیونی این کشور ممنوع اعلام کرد تا از اثر منفی تفاوت طبقاتی در جامعه بکاهد.
اینها گوشهای از اخباری است که همه روزه از نقاط مختلف دنیا به ویژه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در رابطه با تلاش برای مبارزه با فرهنگ مصرفگرایی مخابره می شود .
این در حالی است که در کشور ما اخیرا تبلیغاتی از شبکههای تلویزیونی پخش شده است که فروشگاهی که در این تبلیغ نام آن دیده میشود با در اختیار قرار دادن فرصت ۳ دقیقهای به مشتریان خود، به هر کسی که کالای بیشتری را جمعآوری کند جایزه بهتری میدهد! فارغ از اینکه این محتوا به شدت با شأن و منزلت شهروندان ایرانی در تضاد است، به نوعی میتواند فرهنگ مصرفگرایی و انجام هر کاری برای دریافت جایزه را نیز تبلیغ کند .
بر اساس یک پژوهش تاریخی آغاز مصرف گرایی به عنوان یک پدیده مدرن در ایران را شاید بتوان از دوره قاجار ریشه یابی و سیر تحول آن را تا عصر حاضر ردیابی کرد؛ به همین دلیل باید ریشه تفکر مصرف گرایی را در مدرنیته (نوگرایی) جست وجو کرد .
آثار منفی این پدیده به آثار اقتصادی اتلاف منابع و منحرف کردن منابع از ظرفیت های تولیدی محدود نمی شود بلکه عوارض اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گسترده ای برای جوامع بشری و به ویژه برای جوامع در حال توسعه و رشد نیافته نظیر جامعه ایرانی در برداشته است که مسیر توسعه این کشورها را منحرف کرده است و بدون تردید یکی از عوامل از رشدماندگی این جوامع است.
رهبر معظم انقلاب نیز بارها در این رابطه تذکرات مختلفی داده اند و مصرفگرایی را حرکت در مسیر منویات نظام ظلم و سرمایه داری تلقی کرده اند. ایشان در یکی از سخنرانی های خود مصرف گرایی را اینگونه تشریح می کنند: «ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرفزدگی هستیم. من بارها این را عرض کردهام، باز هم عرض میکنم؛ این خطر است در راه ما. مصرفزدگی را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالای دنیا را باید کم کنیم. تا یک شایعهای درست میشود که فلان چیز کم است، مردم هجوم میآورند برای اینکه بیشتر آن را جمع کنند، که نبادا دچار کمبود آن شوند؛ در حالی که آن شیء ممکن است جزو چیزهای لازم زندگی هم نباشد. خب، اگر آن جنس کم هم نیست، همین هجوم مردم آن را کم میکند. ما به این مسئله توجه نمیکنیم. این یکی از ضعفهای ماست؛ ما این ضعف را باید برطرف کنیم. مقابله با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و ابراز حساسیت عملی نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجملگرایی است!»
این روزها با توجه به شایعه پراکنی های مختلف در جنگ اقتصادی که غرب با ایران به راه انداخته است، هر روز بازار با شایعات کم شدن اجناس روبه روست و مخاطب با تشنه شدن بیشتر و ترس از عقب ماندن در خرید دائما به دنبال جمع آوری و حریص شدن در خرید اجناس مختلف است! کم شدن روغن در فروشگاهها، نایاب شدن چند دقیقهای مرغ و گوشت در بازار و غیره پدیدههایی است که همه ما این روز ها به عینه با آن روبه رو میشویم و همه از عوارض همین حریص و مصرفگرا شدن مردم است.
با همه این تفاسیر باید گفت که مصرف به خودی خود موتور محرکه اقتصاد و جامعه است و رواج مصرف تا حد بهینه و با رعایت موازین شرعی و در حد اعتدال امری پسندیده است اما زمانی که مصرف هدف زندگی قرار بگیرد و فرد به اسراف و تبذیر دچار شود امری مذموم و ناپسند است. نهایت اینکه اصلاح الگوی مصرف و منطقی کردن آن در سطح کلان، هماهنگی و تناسب بین امکانات یک جامعه با نیازها و خواستهای افراد آن، کسب استقلال، اقتصادی و دستیابی به عزت و سرافرازی را ممکن میسازد و در سطح فردی، پرهیز از مصارف غیرضروری و تجملی و متوازن ساختن درآمدها و هزینهها، آرامش روحی و روانی را به همراه میآورد.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/